زبانحال امیرالمومنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها
هرچند دیگر خـستهای از زندگـانی راهی اگر دارد بمان خـیلی جـوانی حـتـی هـنـوزم با نگـاه نـیـلـی خـود غم های عـالم را ز دوشم میتکانی خورشید چشمت را رها از چادرت کن این روزها مثـل کـسـوف نـاگهـانی من با سکوتت انس میگیرم شما هم با درد پهـلـو سعـی کن پیـشم بمانی تـسبـیح هم میافـتـد از انگـشتهـایت ای جان من اینقدر یعنی نیمه جانی؟ دیوار و در هر روز هنگام عبورم گـفـتـنـد از تـو بـا زبـان بـیزبـانـی |